ذاکری در هفته نامه 9 دی نوشته بود:
«مراجع تقلید، چنین رفتارهایی را نمیپسندند»، « به عقیده مراجع باید در مباحث اقتصادی...»،«با توصیه رهبر انقلاب و مراجع تقلید وارد صحنه انتخابات شدم» اینها تنها گزیدهای از خروارهاست که از سوی علی لاریجانی بارها بر سر زبان آورده شده و البته ظاهراً هدفی جز خرج کردن از محبوبیت رهبری و مراجع عظام برای جبران کاهش شدید محبوبیت در نزد افکار عمومی ندارد.
در این زمینه اما نکاتی قابل ذکر است:
1- ورود علی لاریجانی به انتخابات سال جاری برخلاف انتخابات 4 سال گذشته مجلس با اما و اگرهای فراوانی همراه بود. همین اما و اگرها بود که منجر به آن شد تا لاریجانی گزینههای دیگری نظیر اصفهان، تهران، لاریجان، آمل و... را مورد بررسی قرار دهد تا این بار به جای قم، از این حوزهها کاندیدای مجلس شود. اما او به درستی دریافت که تغییر حوزه خود به ویژه تغییر دادن «قم» به عنوان یک شکست عمیق سیاسی برای او محسوب شده و از این رو، وی گزینه بدتر را فرو نهاد و گزینه بد را برگزید. بد بودن این گزینه برای لاریجانی از آن رو بود که عمده نیروهای متدین و حزباللهی قم، بدنه حوزه علمیه و... به دلیل مواضع نامناسب علی لاریجانی در ماجرای فتنه سال 88، مواضع ضد و نقیض او در تبعیت محض از رهبری معظم انقلاب اسلامی، عملکرد هیئت رئیسه مجلس در ماجرای یکشنبه سیاه مجلس، برخی کارشکنیها در روند مواجهه با دولت و... از وی گلایههای فراوانی به دل داشته و مقبولیت او در استان قم به شدت رو به ضعف نهاده بود. از سوی دیگر مراجع عظام تقلید و نیز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم 4 سال پیش، خود از او دعوت به حضور و کاندیداتوری از قم نموده بودند اما مواضع لاریجانی باعث شده بود تا تشتّتی در میان این بزرگان در اعلام حمایت از وی پدید آمده و منتقدین جدی نسبت به رفتار او وارد صحنه شوند.
اینچنین بود که بر اساس اخبار رسیده لاریجانی دست به دامان برخی از مراجع شد، به آنان فشار آورد تا جامعه مدرسین را مجاب نمایند که جلسهای تشکیل داده و علیرغم اجماع قبلی در عدم معرفی نامزد، وی را به عنوان نامزد جامعه مدرسین به مردم قم معرفی نمایند. گو آنکه او امروز در فضای علنی- دقیقاً در سخنانی متضاد با سخنان مخفیاش- هرگونه اعمال فشار به جامعه مدرسین را تکذیب مینماید و حتی با بیاحترامی به این نهاد با سابقه حوزوی- سیاسی، اعلام میکند که نیازی به حمایت جامعه مدرسین نمیدیده است اما واقعیت آن است که عملکرد نامناسب او باعث شده تا در میان مردم و بزرگان قم، تزلزل جدی نسبت به وی پدید آمده و او برای جبران این تزلزل، از محبوبیت مراجع عظام تقلید خرج کند.
2- سابقه خرج کردن از جیب رهبری معظم انقلاب از سوی افراد، احزاب و جناحهای سیاسی ورشکسته، معالاسف سابقه روشن و تابندهای نیست. این رفتار، بارها باعث شده تا حتی رهبری فرزانه انقلاب در بیاناتی علنی و صریح، هرگونه حمایت خود از افراد و احزاب را تکذیب نموده و حتی اعلام کنند که از رأی ایشان حتی اعضای خانواده خودشان نیز مطلع نیستند؛ اما معالاسف این رفتار نامناسب، همچنان از سوی احزاب و اشخاص تکرار میشود. حکایت ناطق نوری در سال 76، محمدباقر قالیباف در سال 84 و علی لاریجانی اکنون، از همین دست است. اتفاقاً این نوع خرج کردنها از رهبری، همواره هم از سوی کسانی دنبال شده که زاویه مشخص و روشنی با عملکرد، فرامین و براهین رهبری و البته عدم محبوبیتی در میان مردم داشته و بدین شیوه سعی میکنند تا این خلاء و فاصله را جبران نمایند. و حال آنکه دقیقاً این رفتار، بارها و بارها مورد نهی جدی، علنی و آشکار رهبری واقع شده و ایشان نسبت به چنین انتساباتی همه را بر حذر داشتهاند.
3- رابطه رهبری معظم انقلاب با افراد، احزاب و جریانات سیاسی -همانگونه که از میان بیانات خود ایشان و نیز سیره عملی رفتاری ایشان مشهود است - همواره تابع میزان پایبندی آنان به موازین و مبانی انقلابی - اسلامی است. چنانچه از آیات شریفه قرآن نیز برمیآید که خداوند از قول رسول اکرم(ص) میفرماید: «من اتّبعنی فانّه منّی؛ هرکس از من تبعیت کند او از من است.» و بر این اساس آنانکه در عمل و رفتار خود، تبعیتی از امام حق ندارند یا در تبعیت آنان شک و تردید و اما و اگر وجود دارد، به همان میزان هم، در «منّا» بودن شان اما و اگر وجود دارد. نقش رهبری انقلاب اسلامی اما هدایت و حمایت از همه افراد معتقد به انقلاب و پدری کردن برای همه و البته حمایت بیشتر از کسانی است که بیشترین تبعیت را از آرمانها و ارزشها دارند و از اینرو نقل قولهای اینچنینی که اساس آن، زمان و مکان آن و دایره آن نامشخص است، نمیتواند مبنا و مرجعی برای قضاوت نسبت به افراد قرار گیرد.
4- در مظلومیت رهبری فرزانه انقلاب همین بس که علیرغم تذکرات صریح حضرت شان مبنی بر عدم حمایت از اشخاص و افراد، نسبتهای ناروایی از سوی بعضی از مسئولین به معظمله صادر میشود. اینکه بر اساس اخبار منتشره، علی لاریجانی در اولین سالگرد جنگ 22 روزه غزه علیرغم بیانات و سیاستهای نظام و رهبری، به دیدار حسنی نامبارک مصری در قاهره میرود و حامیان وی، این دیدار و سفر را هماهنگ شده با رهبری معظم انقلاب اسلامی و در چارچوب دستورات ایشان تفسیر میکنند اما خود ایشان در بیاناتی در سفر اخیر به کرمانشاه اعلام میفرمایند که از انجام این سفر نهی کرده بودند و البته برخی اعضای دفتر در اعلام آن کوتاهی می کنند، نمونه علنی دیگری است که دوستان نزدیک جناب لاریجانی بدون سند و مدرک متقن و با وقاحت تمام به خیمه اصلی انقلاب اسلامی نسبت داده و به ایشان ایراد اتهام میکنند. و بر این اساس آیا نمیتوان نسبت به صحت نقل قول علی لاریجانی از مقتدای فرزانه انقلاب ابراز تردید نمود و راوی آن را غیر ثقه دانست؟
5- برخی از سیاسیون، افراد و احزاب سیاسی منتسب به اصولگرایی و رسانههای وابسته بدیشان معالاسف خود را صاحب و مالک دو نبش مغازه کاسب کاری از آبروی رهبری میدانند. اینان همواره در محافل و مجالس سیاسی خود، به نقل قولهایی غیر مستند از معظم له اقدام کرده و اعلام میدارند که «آقا» در فلان دیدار و بهمان گفتوگو، فلان جملاتی را بیان داشتهاند. این رویه غلط، حتی بعضا تا بدانجا به پیش میرود که به دروغ سخنان متناقض یا متضادی با سخنان آشکار معظم له نیز بدیشان منتسب میسازند. این در حالی است که خود معظمله بارها اعلام کردهاند هیچ حرف درگوشی و مخفی با کسی نداشته و اگر بخواهند سخنی را اعلام فرمایند بدون آنکه سخنگویی داشته باشند، خود آن را در اجتماعات عمومی بیان میکنند. آیا این رفتار و سخنان کذب، مصداقی از افتراء به اولیای الهی و در امتداد نهی خدای متعال در قرآن مبنی بر «ان الذین یفترون علی الله الکذب لا یفلحون» نیست؟ و در این بین این سؤال مطرح است که کسانیکه خود را مالک مطلق بیانات در گوشی رهبری انقلاب میدانند، بلافاصله افراد را زاویهدار با فلان بیان در گوشی رهبری ارزیابی میکنند و... آیا نباید نسبت به سخنان اینچنینی لاریجانی و ادعای وی مبنی بر توصیه درگوشی رهبری فرزانه انقلاب به وی مبنی بر کاندیداتوری در انتخابات آتی مجلس واکنشی نشان دهند؟
6- حتی به فرض صحت نقل قول لاریجانی، آیا نگاه ابزارگرایانه او از این بیان رهبری برای جبران خلاء محبوبیت وی در قم، قابل خدشه نیست؟ اینکه مقام معظم رهبری همه واجدین شرایط را نیز به حضور و پرشورسازی فضای انتخابات دعوت فرمودند آیا میتواند اعلام حمایت و توصیه ویژه ایشان به حضور یک فرد در انتخابات و البته لاپوشانی عملکرد نامناسب وی تلقی شود؟